گلایه از کمان و تیر دارم بیا پایین زِ نیزه شیر دارم کی خبردارِ از غمه دلمه خواب دیدم بچهم تو بغلمه پریدم از خو اب دیدم غنچهی من پژمرده به جای آغوشم او رو نیزه خوابش برده من الأذن الی الاذن منالورید الیالورید رفتی نبینی میزنن منو تو مجلس یزید لالا، قاتلت روبروی ربابه لالا، مادرت توی بزم شرابه *********** هرجا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضهخون نمیخواد حرم رقیه است اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضهی نگفته داری سلام خانم ایّتهاالصّدیقةُالشّهیده ای نوهی مادر قدخمیده گنبدت هم مثل موهات سفیده ********** سنگینه مشتشون مونده موی من لای انگشتشون همه من رو میزدن زجرم پشتشون موشو گرفت حرمله به زور النگویشو گرفت قوت چشمای کم سویشو گرفت یکی عصا میزد یکی به روی صورتت آقا با کف پا میزد یه مادری هم گوشهی گودال تو را صدا میزد خدایی نامرده اونی که با نیزه آقا راه گلوتو سد کرده یا اونی که پیش زینب جسم تو رو لگد کرده
عالیی