کوفه نیا سیّدالغریب

کوفه نیا سیّدالغریب

[ ایمان کیوانی ]
کوفه نیا سیّدالغریب 
نمونده هیچ‌کی به جز حبیب 

اذیت و آزارت می‌کنن
نیا که بد دادنم فریب

غریب گیر آوردنم 
با هرچی میشد زدنم 

نمی‌تونم صدات کنم 
خون می‌ریزه از دهنم

غریب گیر میارنت
رد میشن از روی تنت

یه چند تا پیرمرد میان‌‌و 
با عصا می‌زننت

واویلا حسینِ من ...

لعنت به این، ابن آکِلِه 
دورش پُر از، ارازله 

کوچیک بزرگ نمی‌دونن 
سه شعبه آورده حرمله

سنگ به دست قَدَرَن
آبرومو می‌برن

دارن از آهنگرا 
نَعلِ تازه می‌خرن 

یه پیرمرد ریش سفید 
دیدم که با عصا رسید 

با پسرش یه نیزه‌ و 
عمود آهنین خرید

واویلا حسینِ من ...

نظرات