(واویلا واویلا، واویلا واویلا)۲ عمو، واویلا واویلا، عمو گر چه در آمدنم نیست رضای تو عمو پر کشیدم چو کبوتر به هوای تو عمو تو معین میطلبیدی و شتابان شدهام چه قدر مثل حسن بود صدای تو عمو واویلا واویلا، واویلا واویلا (نیست عباس ولی دست که دارم به تنم)۲ چه کسی گفته زمین مانده لِوای تو عمو؟ من که لبیک به لب داشتهام آمدهام که بیوفتم ته گودال به پای تو عمو واویلا واویلا، واویلا واویلا جبرئیل آمده و بر تن ما گریه کند (به نبوَّت برسم بین حَرای تو عمو)۲ زلف آغشته به خون تو گواهی بدهد سرختر از همه شد رنگ هُمای تو عمو واویلا واویلا، واویلا واویلا عمو قاتلانت که دم از سکّه و درهم بزنند جایزه چیست مگر ما به ازای تو عمو؟ به سنان است چرا پیچش عمامهی تو؟ چاک چاک است چرا شال و عبای تو عمو؟ (نه زره بلکه لباسی شدهام روی تنت)۲ گر عبا رفت ولی هست ردای تو عمو (بغلت میکنم اصلاً که تکانی نخورد)۲ سنگ باران شوم گر چه برای تو عمو نیزهای دوخته ما را به هم و جان بدهم کم نخوردم به خدا تیر به جای تو عمو واویلا واویلا، عمو، واویلا واویلا، عمو