هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
تبلیغات

هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم

[ میثم مطیعی ]
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
به خدا در همه عمرم به کسی رو نزدم

همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه‌ی کودک بی شیر مرا پیچیدند

روی دستم گل بی برگوبرم را کشتن
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن

حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمی‌خواست نسیمی بس بود

نظرات