هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود

هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود

[ مهدی رسولی ]
هر چقدر این خاک باران خورده و تر می‌شود
بیشتر از بیشتر جانش معطر می‌شود

این حریمِ آسمان این گنبدش فیروزه‌ای است
روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود

هر رواقش آینه در آینه نور است نور
صحن در صحنش صلاة ظهر مهشر می‌شود

دل تمنا می‌کند باب الکرم را عاقبت
با امام مجتبی اینجا میسر می‌شود

قال باقر، قال صادق می‌نشیند بر زبان
دور تا دور حرم یک روز منبر می‌شود

کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند
طرح سقاخانه‌ها روزی مُقّدر می‌شود

روضه خوان اینجا نشسته روضه خوانی می‌کند
در دلم، تازه غم و اندوه مادر می‌شود

کاش قلبت بر دل من راه داشت
کاش مادر هم زیارتگاه داشت

بهار با تو بودن چه بهاری
تو بین ما نباشی، چه بهاری

نظرات

ماشاالله حاج مهدی