نفس‌نفس زدنم را حسین می‌بیند

نفس‌نفس زدنم را حسین می‌بیند

[ حاج محمدرضا طاهری ]
نفس‌نفس زدنم را حسین می‌بیند
جراحت بدنم را حسین می‌بیند 

نحیف هستم و آتش به جانم افتاده
و شعله‌زارِ تنم را حسین می‌بیند 

و قالَ الامامُ المعصوم
(حسین است شهیدِ مظلوم)۲

دویدن از پیِ مرکب، برای من سخت است
نحیف‌تر شدنم را حسین می‌بیند 

حریم شخصی من جای این ارازل نیست
غریبی وطنم را حسین می‌بیند 

و قالَ الامامُ المعصوم
(حسین است شهیدِ مظلوم)۲

تمامی فکر من این است لحظه‌ی دفنم
سفیدیِ کفنم را حسین می‌بیند

شبیه دامن طفل سه‌ساله می‌سوزم
عزای سوختنم را حسین می‌بیند

***

ابابصیر
تو خونه‌ت برا حسین روضه بگیر
ابابصیر
گریه کن برا جدِّ ما دلِ سیر

گریه کن برا حسین با وضو 
نوحوا علی الحسین 
گریه کن برای تیرِ تو گلو 
نوحوا علی الحسین 

آه یا جَدّا، یا جدّا، یا جدّا...

ابابصیر
یه تن زخمی و صد هزار تیر 
ابابصیر 
چیده شد حسینِ ما بینِ حصیر 

از عقیقِ ساربان برده بگو 
نوحوا علی الحسین 
از لبای خیزران خورده بگو
نوحوا علی الحسین 

آه یا جَدّا، یا جدّا، یا جدّا...

ابابصیر 
روضه سنگینه، عقیله شد اسیر 
ابابصیر 
داغ زینب هممونو کرده پیر 

خیمه با حرامیا شد روبه‌رو 
نوحوا علی الحسین 
اینه حالِ بچه‌های بی‌ عمو
نوحوا علی الحسین

***

خدای من، خدای من
عریانه بچه‌ی باحیای من
خدای من، خدای من
سر بریدن بچه‌مو رو پاهای من 

بُنَیَّ، بُنَیَّ، بُنَیَّ‌...

نظرات