مگه نمی‌بینی خوابم مگه نمی‌بینی خسته‌م

مگه نمی‌بینی خوابم مگه نمی‌بینی خسته‌م

[ حیدر خمسه ]
مگه نمی‌بینی خوابم، نزن
(مگه نمی‌بینی خستم، نزن)۲

می‌بینی چشامو بستم، نزن
می‌بینی که دیره منو می‌زنی، نزن

به پات خار میره، منو می‌زنی، نزن
شتر راه نمیره، منو می‌زنی، نزن

ببینم داداش علی اکبرمو، میگم بهش
کشیدی روی زمین پیکرمو، میگم بهش
زدی پیش چشم من خواهرمو، میگم بهش

مگه نمی‌بینی گشنم، نزن
موهامو می‌کشی محکم، نزن

یا زهرا که میگم لگد می‌زنی
میگم یا علی حرف بد می‌‌زنی

می‌بینی یتیمم، منو می‌زنی
تو وقت نمازم، منو می‌زنی

ببینم بابامو روی نیزه‌ها، میگم بهش
هل دادی منو میون بچه‌ها، میگم بهش

کشیدی زنجیرمو خوردم زمین، میگم بهش
دادی خلخالمو شمر لعین، میگم بهش

وای از یتیمی، از یتیمی، از یتیمی...

(مگه نمی‌بینی طفلم، نزن
با تازیونه از پشتم، نزن)۲

به یاد مدینه منو می‌زنی، نزن
بدون بهونه منو می‌زنی، نزن

بابام کاش بدونه منو می‌زنی، نزن
دلت داره کینه منو می‌زنی، نزن

ببینم عموم رو روی ناقه‌ها، میگم بهش
دامنم سوخت میون شعله‌ها، میگم بهش

ماجرای لنگه‌ی گوشوارمو، میگم بهش
ماجرای روسری پارمو، میگم بهش

وای از یتیمی، از یتیمی، از یتیمی...

نظرات