مظلوم عالم یعنی، اونی که دو دستش بستَهس رمق نداره خیلی خستس، دلش همیشه توی کوچهس مظلوم عالم یعنی، جلو چشاش زنش پر پر شد نظاره گرِ میخ در شد، هر کسی از راه رسید شر شد ابر بهاره و میباره، سر و به روی چاه میذاره کسی بجز حسن از حالش، (خبر نداره)۲ (مظلوم عالم حیدر)۴ مظلوم عالم یعنی، توی تعجّب و تو حیرت یعنی یه عدّهای بیغیرت، ردّ کشیدهی رو صورت مظلوم عالم یعنی، سی ساله که سکوتش داده گلش روی زمین افتاده، محسنش و از دست داده زمین و آسمون گریونه، دنیاش دیگه مثه زندونه حال دل بابا رو امشب، (حسین میدونه)۲ ابر بهاره و میباره، سر و به روی چاه میذاره کسی بجز حسن از حالش، (خبر نداره)۲ (مظلوم عالم حیدر)۴ مظلوم عالم یعنی، زینبش و اسارت بردن سر داداش و آوردن، با طعنه هی شراب میخوردن مظلوم عالم یعنی، نوهاش و یکی کنیز خونده یه شب از قافله جا مونده، یه بی حیا اونو آزرده (ای صید بی بال و پر، شافع روز محشر حسین اباعبدالله، (غریب مادر)۲)۲ (حسین غریب مادر)۴