قدم قدم موکبارو می‌گردم

قدم قدم موکبارو می‌گردم

[ سید مجید بنی فاطمه ]
یا اباعبدلله 
قدم قدم، موکبا رو می‌گردم  
ستون ستون، دنبال یک نشونم
کجای این جمعیتی که می‌خوام نمازمو پشت سرت بخونم؟

مگه می‌شه، شبای درد و غم به سر نیاد؟ 
مگه می‌شه،  حبیب من تو این سفر نیاد؟ 
ما رو این‌جا امام حسن عسکری، صدا زده! 
مگه می‌شه پدر صدا کنه، پسر نیاد؟ 

می‌دونم که بینِ زائر
می‌دونم میونِ مردمی
می‌سوزم تو آتیش غمت، ای آقا، عموده چندمی؟ 

لبیک یا صاحب الزمان(۴)

شاید الان تو جاده‌ای 
یا شاید گوشه کنارِ موکبا نشستی

دلم خوشه که این قدر می‌دونم  
تو هم کنارِ من، تو جاده هستی 

شاید الان به زائرای تشنه آب می‌دی 
یا تو موکب، مسافرا رو جای خواب می‌دی

میشه با هم یه بار بریم، مزارِ مادرت؟
مطمئنم یه روز به این سوال جواب می‌دی 

این لشکر به یاری خدا 
هر چیزی براش فراهمه
از کوفه با پرچم علی، می‌ریم تا مزارِ فاطمه

 لبیک یا صاحب الزمان(۴)

قبول دارم، پیش تو رو سیاهم 
منو سیاهی لشکرت، حساب کن 

از این سپاه اربعینی
آقا سربازای ظهوروُ انتخاب کن 

کی می‌دونه تو قلبت، این روزا چی می‌گذره؟
غمِ غربت یا غصه ی نبوده لشکره

می‌دونم که دلت ازم یه کم مکدره
ولی آقا همیشه بخشش، از بزرگتره
 
می‌گردم ولی مث شما، محبوبی نمیبینم آقا
تا دنیا حسینو نشناسه، از پا نمی‌شینم آقا

لبیک یا صاحب الزمان(۴)

نظرات

سلام

عالییییی