علی اکبر پسرم اِرباً اِربا شدی افتادی جلو چشم ترم غرق خون بدنت نیزه بارون شدی و مشخصِ بد زدنت نیزه و شمشیر و تیر از تنت در میام علی درهمِ جسمت چقدر (رفت صبر و قرارم علی)2 به زیر سم مرکبا لِه شده اعضای تنت میکُشه بابات و علی لختهی خون دهنت (وای علی پسرم، علی پسرم، علی پسرم) ٢ (نفست در نمیاد پاشو عمه زینبت داره به سمتمون میاد)2 پاشو یک چیزی بگو (بعد از این میشه غمای پدرت دیگه شروع)2 (بلندشو چیزی بگو )2 تا که آروم بگیرم علی الانِ که جون بدم (کاری کن تا نمیرم علی)2 پیکر تیکه تیکهات و دارم میچبینم تو عبا برای بردنت علی توون نداره دست و پا (وای علی پسرم، علی پسرم، علی پسرم) ٢ منو میکُشه غمت بگو چی کنم یا این پیکر زخم و درهمت عمه زینبت رسید گریههای عمه زینبت امیدمو برید بلندشو یک عده پست هلهله میکشن روبهروم نباشی من چی کنم بغض سنگینیِ تو گلوم (خودت بگو چطور علی تنت رو جابهجا کنم)2 بزار یه راهی پیش پام که رو به خیمهها کنم وای علی پسرم، علی پسرم، علی پسرم