عصر هر جمعه دلگیر تو را می‌خوانم

عصر هر جمعه دلگیر تو را می‌خوانم

[ حاج محمدرضا طاهری ]
عصر هر جمعه دلگیر تو را می‌خوانم
دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می‌خواند

مادری چشم به راه است بیایی از راه 
کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند

ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطره‌ی اشک سرازیر تو را می‌خواند

عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست 
هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند
 
عزیز زهرا ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید 
صبح و شب عرصه‌ی تقدیر تو را می‌خواند
 
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو 
دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند

خواهری بر لب گودال صدایت می‌کرد 
خواهری خسته زمین گیر تو را می‌خواند

دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید 
دختری در قل و زنجیر تو را می‌خواند

از همان ساعت سر ساعت حزن 
عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خوانم

نظرات