شروع می‌شود امشب غزل به نام علی

شروع می‌شود امشب غزل به نام علی

[ مسعود پیرایش ]
شروع می‌شود امشب غزل به نام علی
علی امام من است و منم غلام علی

محمّد عربی مختصر بیان فرمود
علی تمامِ خدا و خدا تمامِ علی

ورودیِ حرم او نشان از این نکته است
خدا قیام نموده به احترام علی

فدای هر سخنش که فقط بُوَد اعجاز
که خطبه‌های عقیله بُوَد کلامِ علی

وجاهتش به پدر رفته در کمالات است
دلیل خلقت ما عمّه‌‌جان سادات است

تمام چرخ و فلک در مدار زینب بود
مدافع حرمش از تبارِ زینب بود

اگر که کاخ عدو شد خراب بر سر او
قسم به ذکر جلاله که کارِ زینب بود

کسی نبَرد سمت حرم نگاه حرام
چرا که آل علی در حصار زینب بود

هر آن چه مانْد به جا از کرامت حسنین
قسم به عشق که آن یادگار زینب بود

همین که گفت به معشوقِ خود بلی زینب
سپس به ما همگی گفت یا علی زینب

تویی همان که قیامت، قیامتی دارد
همان که همچو علی نیز هیبتی دارد

هر آن‌ که دید تو را موقع اسارتِ تو
بیان نمود که این زن چه عزّتی دارد

فقط به نام تو باید قسم به حق بانو
هر آن‌ که پیش خداوند حاجتی دارد

قسم دهد به‌خدا مستجاب خواهد شد
فدای نام شما که ابهتی دارد

خدا نگیرد از این دل تو را و لطف تو را
ندیده‌ایم به جز دست تو محبّت را

خدای عزّوجل همدم دقایق توست
کلام حیدر کرّار نطق ناطق توست

غبار چادر تو زینت حجاب شماست
سرِ شکسته‌ی تو گوشه‌ی حقایق توست

تمام عالَم و آدم هلاک اربابند
خوشا به حال تویی که حسین عاشق توست

امیرِ کرب‌و‌بلا بوده‌ای تو بعدِ حسین
ریاست حرم عشق از سوابق توست

ببخش حال مرا بین این قوافی نیست
هرآن‌چه گفته‌ام از تو هنوز کافی نیست

مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست
کس شبیه تو با مادرت برابر نیست

خدا کند که مرا از قلم نیندازی
به روز حشر که جز تو پناه دیگر نیست

کریمیِ تو یقین که ارث از حسن دارد
از او کسی به سخاوت معتبرتر نیست

تمام ایل و تبارم فدای تو بانو
منم گدای گدای گدای تو بانو
****
نه وقت تعلّل و نه هنگام شتاب است
این صبرِ علی صبر نه آیات عذاب است

بازیچه‌ی ما فاتح و سجّیل و شهاب است
تا چشم گشایند تل‌آویو خراب است

امضا زده آرامش ما مرگ شما را
ای ظلم به چشم وعده‌ی شمشیر خدا را
****
جان، زینب
بی‌کران مثل دریا زینب
واسه من کلّ دنیا زینب

نظرات