سورهیِ کوثر پر میکشد امشب دگر از خانهیِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانهیِ حیدر وای وای از این غریبی /۲/ آهِ برادر آتش زده بر سینهیِ غمدیدهیِ خواهر زینبِ مضطر جارو کند این خانه دگر به جایِ مادر به جایِ مادر غمایِ مادر پیوسته /۳/ دستایِ حیدر شد بسته /۳/ از ضربِ کینه بازویِ .... /۳/ یاسِ پیمبر بِشکسته /۳/ در راهِ خدا شد یاسِ حق نیلوفری /۲/ از ضربِ جفا رخِ مادر خاکستری /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سورهیِ کوثر پر میکشد امشب دگر از خانهیِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانهیِ حیدر از درِ خانه آتشِ غم و ستم کِشد خدا زبانه مانده نشانه بر سینه از آن ضربهیِ ظلمِ وحشیانه بر نوکِ مسمار مانده لختهخونِ سینهیِ مادرِ بیمار از در و دیوار هر لحظه شود غم به سرِ زینبت آوار زینبت آوار یادم نرفته پشتِ در /۳/ صدایِ آهت ای مادر /۳/ وقتی که میخی شد خونی /۳/ شد ذکرِ لبت یاحیدر /۳/ بیتو شد علی مونسِ داغ و اشک و آه /۲/ دردِ سینه را نجوا کند در گوشِ چاه /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سورهیِ کوثر پر میکشد امشب دگر از خانهیِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانهیِ حیدر روضهیِ احساس معنی شده در مدینه و برگِ گلِ یاس بویِ گلِ یاس آید زِ سویِ علقمه و کفِّینِ عبّاس فاطمه یعنی ساقی و غمِ آب و دو دستانِ بریده فاطمه یعنی تیری که چو سیلی میکند تیره دو دیده تیره دو دیده علقمه یعنی بیتابی /۳/ ساقیِ آب و ُ .... بی آبی /۳/ علقمه یعنی گهواره /۳/ رباب و طفل وُ .... بیخوابی /۳/ از فاطمیه علقمه میخواهم خدا /۲/ حقِّ فاطمه بده براتِ کربلا /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سورهیِ کوثر پر میکشد امشب دگر از خانهیِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانهیِ حیدر sehreashk@