قدم قدم با قد خم تابوت زهرامو به دوشم میبرم اصلا نمیشه باورم تابوت زهرامو به دوشم میبرم سختترین لحظه و ساعاته تشییعه مادر ساداته آهسته بردارید تابوتو این بدن غرق جراحاته اشک حسن اشک حسین به جای گل پای جنازه میریزه داغ علی تازه میشه از زخم سینه خون تازه میریزه ------ شوهرت به چه روزی افتاد هر قدم رو زمین میشینه فاتح خیبرم استم اما تابوتت برا من سنگینه از کوچهای که زدنت برای من فاطمه سخته بردنت میلرزه بازم حسنت یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت غرق ناله و اشک و آهم شرمنده از رسولاللهم کنار قبر تو یا زهرا مرگم را از خدا میخواهم ------- بگو بگو با پدرت میان کوچهها چه آمد به سرت اگر شکسته شد پرت بگو که بسته بود دست شوهرت داغ تو برا حیدر سخته تشییع گل پرپر سخته نیمه شب پیش چشم دختر بردن تن مادر سخته میاد صدای دخترم وای مادرم وای مادرم وای مادرم آتیش زده بر جگرم وای مادرم وای مادرم وای مادرم ------ زبان حال حضرت زینب فدای جسم لاغرت بیمادری زوده برای دخترت فدای زخم پیکرت نرو ببین چقد غریبه شوهرت چشمام از گریه مثل دریاس اشک چشمام مثه یاقوته شبانه به کجا میبرید مادرم بین این تابوته عبدالحسین منبع:کانال متن روضه مجمع الذاکرین