یار جوانم، ای قد کمانم میرَوی از برم، ای آرام جانم ماتم کشیده، نور دو دیده میروی امّا با قامتِ خمیده سوز غم تو، در دل حیدر روی نیلیات بُوَد قاتل حیدر ای یار خسته، پهلو شکسته نماز نافله خواندهای نشسته داری میرَوی، در اوج غمها قرارِ بعدی ما روز عاشورا آنجا که شود، از ظلم اعدا حسین ما تشنه سر از تنش جدا سرش جدا از، قفا میشود قاری قرآن نیزهها میشود ***