رمزِ وجودیِ ماست رازِ حیاتِ حسین جلب کند خلق را جذبهی ذاتِ حسین آینهی خلقت است چهرهی دلبندِ است وَجهِ خدا دیده شد در وَجَناتِ حسین دولتِ ارباب ما دولتِ پاینده است عالَم و آدم شدند ماتِ ثبات حسین کوچهی سینهزنان ختمِ به جنت شود راهِ بهشتِ خداست راهِ نجاتِ حسین خرجیِ چشم مرا فاطمه پرداخت کرد روزی من میرسد از برکات حسین با دل شرِّ محل شورِ حسینی چه کرد گریهی حُرّیت است گریهی لاتِ حسین حضرت جبرئیل را خادمیِ هیئت است کم نگذار ای رفیق پای بساطِ حسین کتری هر روضه در علقمه پُر میشود چای حسینیههاست آبِ فراتِ حسین بانیِ بَزمِ پسر کیست به غیر از پدر نذر علی پخش شد در جلسات حسین کربُبلای مرا شخصِ حسن جور کرد مُهر حسن خورده است پای بَراتِ حسین *** فیضِ هزاران حج است در عتباتِ حسین صلِّ علی تشنه لب، صَلِّ علی بیکفن آه مرا کشته است هر صلواتِ حسین *** غرقِ مناجات بود دستِ سنان بشکند نیزهی او پا گذاشت روی لغاتِ حسین *** دست از روی تنش بردارید پای خود را ز تنش بردارید داشت با فاطمه صحبت میکرد نیزه را از دهنش بردارید
خوب بود