دوخط احکام یادش بده

دوخط احکام یادش بده

[ حسین ستوده ]
دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده
که بدونه تشنه لب سر نبره

دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده
که جلو چشای مادر نبره

منو عذاب می‌ده، به مرکب آب می‌ده
تا صدات می‌زنم، شمر جواب می‌ده

---

زینبو کاش یادت نره، داداش یادت نره
که از این قافله، چشم برنداری

زینبو کاش یادت نره، داداش یادت نره
دست و پا نزن که مادر نداری

عرشو به هم می‌ریخت، غصه و غم می‌ریخت
خون ابالفضل روی پر علم، می‌ریخت

نگاه به خاک می‌کرد، منو هلاک می‌کرد
با پیرهن کهنه‌ی تو، دشنه‌شو پاک می‌کرد

---

نفسش باز بند اومده، ای زجر، زجرش نده
بچه که بترسه، لکنت می‌گیره

نفسش باز بند اومده، ای زجر، زجرش نده
عمه واسه تن زخمت می‌میره

پاهاش ترک خورده، چوب فدک خورده
جلو چشای بچه‌ها، خیلی کتک خورده

تنش سیاه میشه، گریه به راه میشه
اگه یه کم نازش بدید، مگه گناه میشه

---

تمومه حسین، رو به رومه حسین
یکی ته گودال، لباستو پرت کرد
شلوغیه خیمه، حواستو پرت کرد

عذاب کردنت منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

---

تلاطم شد، رقیه زیر دست و پا گم شد

---

زیر و رو شدی، پشت و رو شدی
چجوری با مادرت، رو به رو شدی؟

بی هوا زدن، با عصا زدن
جلو خواهرتو با کف پا زدن

ای حسین من...

حمله کردند، تو زمین خوردی و هلهله کردند

---

میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی موهای تو میندازم

من دیگه اون رقیه‌ای
که واسه تو ناز بکنه نمی‌شم

حسین وای...

---

غریب گودالی، یارالی یارالی یارالی
خسته و بی‌حالی،یارالی یارالی یارالی

شد آخر کارم،یارالی یارالی یارالی
راهی بازارم، یارالی یارالی یارالی

شراب می‌خوره، روبه روی چشمای رباب می‌خوره

---

خسته بودی، تشنه بودی
آخ بمیرم برات گرسنه بودی

مگه نشناختن تو رو، عزیز پیغمبری
چرا حمله می‌کنن، یکی پس از دیگری

چشاتو وا کن از خیمه، به گودال اومده زینب
خمیده‌تر، چقد مضطر و بی‌حال اومده زینب

نظرات

خیلی خوب بود ممنون از شما اجرتون با امام حسین

بمیرممممممم هم کمه😭💔

میشه این و گوش داد و زنده موند؟؟؟؟؟ نفست گرم حاج حسین ستوده حاج رضا هلالی