حسین دلخوش به نگاه توام و نوکر راه توام و تا به ابد یار تو هستم در هر نفسی جان منی شاهی و سلطان منی عاشق و بیمار تو هستم آرام دل من محتاج نگاه توام و بر سر راتم واللّهه که آقا، مشتاق همین حال خوش و بزم عزاتم توو قلب من از روز ازل جای تو بوده این دل به خدا واله و شیدای تو بوده ای جانم حسین (۴) اسمت شده ذکر لب من میگذره با تو شب من توی همین هیئت و محفل امواج بلا روی سرم پیش تو من خوبترم خیمهی تو امنه چو ساحل تاریکیِ قبرم روشن میشه به نور تو و حضرت زهرا با اشکای روضه بخشیده میشه کوه گناهم توی دنیا خیر و برکت، عمریه که از تو رسیده دنیا به خودش هیچکسی رو چون تو ندیده ای جانم حسین (۴) از سفرهی لطف و کرمت خیمهی نور و علمت میرسه باز روزیِ سالم رویای منه کرب و بلا جای منه کرب و بلا بی حرمت ناخوشه حالم دل توی دلم نیست، روزیِ منم کن حرمو توی محرم این دوری عذابه من خسته شدم، از همهی عالم و آدم دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست کس در همه آفاق به دلتنگیِ من نیست ای جانم حسین (۴)