حسین کشتیِ نجاتمی

حسین کشتیِ نجاتمی

[ مهدی رسولی ]
حسین، کشتیِ نجاتمی
حسین، تو نگین خاتمی

تا پدربزرگ نوه‌ش رو تُو بغل می‌گیره
بوسه می‌ده به لبش شهد و عسل می‌گیره

بی تو دلِ پیمبر می‌ریزه به هم
گریه که می‌کنی تو مادر می‌ریزه به هم
روز قیامتم بسته به چشم تو
پلکتو که ببندی، محشر می‌ریزه به هم

پای عشقت عالَم زیر دِینه
تا دل جای عبّاس و حسینه
این دل، دل نیست، بین‌الحرمینه
اربابم حسینه

*****

حسین، همه دنیای منی
حسین، حُبُّکَ اَجِنَّنی

به فدای پدر و مادر تو اجدادم
از همون روزِ ازَل من به شما دل دادم

شغل شریف من گداییِ درِت
شده یه عمره مادرم کنیزِ مادرت
مُرده بودم ولی زندگی داد به من
تبسّمِ روی لبای علی‌اکبرت

پای عشقت عالَم زیر دِینه
تا دل جای عبّاس و حسینه
این دل، دل نیست، بین‌الحرمینه
اربابم حسینه

نظرات