جان پُرملالی داره زینب اگه دستای خالی داره زینب میره خیمه به خیمه تا بدونن برا فرداش چه حالی داره زینب میون این خزونِ عشق و مَردی یکی داره میره به خیمهگردی داره میاد به گوشش از رُبابه چرا مادر چرا باز گریه کردی لالا لالا، لالا لالا گلم لالا... بخواب مادر بخواب با خوندن من بخواب جونِ عمو رو دامنِ من نزن اینقد زبونت رو رولبهات نکِش ناخنتو رو گردنِ من یکی داره تو تنهایی میخونه یه دختر داره بابایی میخونه موهاشو عمّه میبافه دوباره براش با اشک لالایی میخونه توی خیمهاش ببین دلگیره قاسم زبون میگیره فردا میره قاسم اگه تو کوچه با بابام نبودم تقاصِ کوچه رو میگیره قاسم مبادا زیرِ دست و پا بمونی مبادا زنده بیبابا بمونی داره قاسم به عبدالله میگه اگه رفتم مبادا جا بمونی نبودم من تو پهلویِ عمو باش کنارش باش بازویِ عمو باش اگه دیدی که اسبا رو میآرن رویِ سینهاش فقط رویِ عمو باش میگه زینب با اون غمهاش عباس امیدِ خیمههامون، کاش عباس یه بار خواهر بگی زینب فدات شه یه بار خواهر بگو داداش عباس دل گلها میلرزه با عمو نه همه تو خیمهاَن اما عمو نه حرم خواب است بیخوابه حرامی همه تو خیمههان اما عمو نه غمی که اوج غمهامه آوردن یه دردی که رو دردامه آوردن رباب خوابونده تازه اصغرش رو نگید پیشش اَموننامه آوردن **** قافلهسالار من کجایی ای دوای دردم پیِ تو هرکجا میگردم تو رو تو قتلگاه گم کردم ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی چرا مُقطعُ الاعضایی بگو کجا برم تنهایی حسینم، حسینم، حسینم... **** وایِ من از عاشورا زمین و آسمون غمگینه یه خواهری داره میبینه یکی میشینه روی سینه وای من از عاشورا باید بمیره از غم دنیا تو قتلگاه به پیش زهرا دوازده ضربه میزد اعداء حسینم، حسینم، حسینم... **** داغِ تو روی سینهاَم که قلب مضطرم میسوزه پاشو ببین حرم میسوزه ببین که معجرم میسوزه رفتی و دور از چشمت به خیمهها هجوم آوردن همه چیو غنیمت بردن رقیهی تورو آزردن حسینم، حسینم، حسینم... **** لشگر دشمن ای وای به روی پیکرت میتازه میان همه با نعلِ تازه دیگه روشون به رومون بازه رفتی و موندم تنها بگو چی کار کنم با این درد؟ به حرمله میگفتم برگرد نزن تو گوش من ای نامرد حسینم، حسینم، حسینم... **** شب آخر اومدو پُر از دلشوره شدم حسین حالم رو نگاه، گرفته دنیامو غم برام سخته لحظهای نباشم دورو بَرت بلاگردونت بشه الهی که خواهرت دلخوشی حرم سایت کم نشه از سرم تو این دشت غریبم نذار رحمی کن به چشم تَرَم