توی کویر قم فقط تویی که سامان منی عمهی صاحب الزمان خواهر سلطان منی وقتی میام تو حرمت روبرو ایوون می شینم حس میکنم که زائرِ فاطمه توی مدینم تو کریمهای و من هم گدا حاجتِ منه تو صحنت روا میگیرم از این حرم کربلا معصومه معصومه بانو ای کریمه ی اهل ولا عالمهی علومی و به همهی جهان سری به تو رسیده از ازل ارثیههای مادری وقتی که نا امید میشم از این رفیق و اون رفیق سفره ی دل وا می کنم با تو توی صحن عتیق بی کسم و تکیه گاه منی مقصد تموم راه منی همیشه خودت پناه منی معصومه معصومه بانو ای کریمه ی اهل ولا تا آخرین نفس غمت دوریِ از برادره ولی همه اشکات برا اسیریِ یه خواهره شکر خدا که سهم تو بزم شرابی که نبود نامحرمی تو رو ندید تو کوچه بازارِ یهود میخونی زیر لب از کربلا زینب و چشای نامحرما سری که بلنده رو نیزه ها واویلا واویلا رو لبای شامیا هلهله همسفره با رباب حرمله دختر سه ساله و آبله واویلا واویلا بانو ای کریمه ی اهل ولا منبع:کانال نوحه مجمع الذاکرین