بههمریخته صحرا بههمریخته زینب، بههمریخته زهرا بههمریخته موهات (بههمریخته مقتل، بههمریخته اوضاعت) ۲ (غروبه حسین بلند شو بگو حالوروز تو خوبه حسین) ۲ بگو شمر دیگه، پا رو سینت نکوبه حسین غروبه حسین غروبه حسین (اذونه حسین چرا پیکرت زخمی و نیمه جونه حسین) ۲ چجور زینبت بی تو زنده بمونه حسین اذونه حسین اذونه حسین (پناهی نداری، یکی نیست بگه تو گناهی نداری سپاهی نداری، نزن دستوپا دیگه راهی نداری) ۲ (نگام میکنی، داری با رگای بریده صدام میکنی) ۲ دم آخری توی گودال دعام میکنی نگام میکنی نگام میکنی نگات میکنم، دارم با صدای گرفتم صدات میکنم یه فکری برا زخم روی لبات میکنم نگات میکنم نگات میکنم دلم بیقراره یکی شمرو از قتلگاه دربیاره یه نامرد دوباره میخواد از تنت رد شه اما سواره (سرت جنگه و دیدم دامن پیرمردا پر از سنگه و) ۲ (توی قتلگاه جا برا مادرم تنگه و) ۲ سرت جنگه و (غرورم شکست تو گودال دل غصهدار و صبورم شکست سرم وقتی خواستن کنن از تو دورم شکست غرورم شکست غرورم شکست) ۲