بلند شو کس و کار حرَم بلند شو علَمدار حرَم چه کنم ماهِ حرَم این قمرِ ریخته را؟! تا به آغوش کِشم برگ و بَر ریخته را دست بَر سَر بگذارم نگذارم ماندم چه کنم این بدنِ مختصرِ ریخته را؟! دخترم چشمبهراه است، جوابش با تو با چه رویی ببَرم بال و پَر ریخته را؟! خَم شدم پیشِ دو دستت، کمرم راست نشد آمدم پیشِ تو دیدم کمرِ ریخته را مادرم هست ولی امّ بَنین شُکر که نیست خوب شد نیست ببیند پسر ریخته را این همه تیغ به یاد حسن انداخت مرا یادم انداخت لب تو، جگر ریخته را
خدا قوت