بر درد تنهایی دچارم، ای نگارم پایان ندارد انتظارم، ای نگارم پاییزیام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم، ای نگارم آوارهای بودم، مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم، ای نگارم با تو که باشم، قدر یک عالم میارزم منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم این آبِرو، این اشکها، این مِهرِ زهرا من هر چه دارم از تو دارم، ای نگارم بخشید اگر ما را خدا، لطف خودت بود ای رحمت پروردگارم، ای نگارم میترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم، ای نگارم مثل همیشه آخر کار، خودم را دست رقیه میسپارم، ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم، ای نگارم دیگر نمیبینم سرت را، روی نیزه کم سو شده چشمان تارم، ای نگارم بر ما اسیرانِ زمین خورده، نظر کن بالانشینِ نی سوارم، ای نگارم