برا نامههاتم گریه کردم، ولی بی وفان غیر خونهی طوعه اینجا، ندارم امان (الامان از وعدههای، پوچ کوفیان)۲ ( (اینا همه دروغ میگن طرفدارتن)۲ اینا تو فکر کشتنِ علمدارتن )۲ (بی غیرتن این مردم، دلواپسم آقا جون)۲ از برق طلا انگار، کوره همه چشماشون (حسین میا به کوفه، کوفی وفا ندارد)...