برات اشکای چشام سر نمیاد

برات اشکای چشام سر نمیاد

[ جواد مقدم ]
برات اشکای چشمام سر نمیاد
دیگه حال خوش به نوکر نمیاد
دست خالی اومدم در بزنم
کاری جز روضه ازم بر نمیاد

گریه می‌کنم برات گریه زیاد
کی میگه گریه به مردا نمیاد
مردمو زنونه گریه می‌کنم 
این همونیه که مادرت می‌خواد 

تویی محبوبم، تویی سلطانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم

جانم آقا جان، من به فرمانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم

ای حسین جانم ...

به خودم می‌گفتم عاشق نمیشم
بی خیال عقل و منطق نمیشم
ولی حالا حرفمو پس می‌گیرم 
دیگه اون آدم سابق نمیشم

حرمت روزمو شب کرده حسین
همۀ وجود من درده حسین
کاش بذاری نوکرت مثل قدیم
باز به آغوش تو برگرده حسین

خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم
دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم

بنویس آقا توی تقدیرم
دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم

تویی محبوبم تویی سلطانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم

جانم آقا جان من به فرمانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم

ای حسین جانم ...

نظرات