تا صدایت می‌کنم دل را به یغما می‌بری

تا صدایت می‌کنم دل را به یغما می‌بری

[ حاج حسین سازور ]
تا صدایت می‌کنم دل را به یغما می‌بری
با نگاه نافذت هوش از سر ما می‌بری

یک تمنّا می‌کنیم و صد اجابت می‌کنی
جمکران تا سهله حتی کوه رضوان می‌بری

نرم صحبت می‌کنی و گرم می‌گیری چه خوب
این دل ما را ز انفاس مسیحا می‌بری

گاه با آیات قرآن گاه با ذکر و دعا
در میان حرف‌هایت نام زهرا می‌بری

این روش یعنی تدبر در میان سوره‌ها
گاه ما را تا نجف با ذکر مولا می‌بری

مستمع را مست می‌سازی به ذکر یا علی
چون به هر یک یا علی دستی به بالا می‌بری

ای به قربان زبان یا علی گویانِ تو
گاه با حیدر مدد ما را کجاها می‌بری 

یا به هیئت یا به موکب یا به خیمه یا حرم
از حرم تا قتلگه تا عرش اعلی می‌بری

با تمام روضه‌ها کردی دل ما آشنا
دوستان خویش را تا حد مِنّا می‌بری 

غصه‌هایت را تماماً پا به پا طی کرده‌ای
از محرم تا صفر ما را به هر جا می‌بری

همنشین با عمه‌هایت، همسفر با کاروان
تا خرابه هم‌رَهَت انبوه دل‌ها می‌بری

از نجف تا کربلا ما را تو با خود برده‌ای
پس یقیناً تا ظهور خویش ما را می‌بری

یا لثارات الحسین از کعبه می‌گویی سپس
با سپاهت لشگر ما را از اینجا می‌بری

نحوه‌ی جنگیدن تو مثل جدّت دیدنی‌ست
ذوالفقارت را چو او پایین و بالا می‌بری

سیلیِ سختی به دشمن می‌زنی در انتقام
بعد بُنچاق فدک را نزد زهرا می‌بری

نظرات