کبودِ برگ گلم بخواب عزیز دلم ستارهی سحرم کنارتم پسرم نزدیکِ نزدیکِ نیزهی تو راه میرم میسوزم وقتی که روضه برات میگیرم به نیزهدار میگم بذار عزیزمو بغل کنم فقط یه بار بالام ای وای بالام ای وای آغلارام نیزه دیننر سَنَه لای لای بالام ای وای علی لای لای شروع قائله بود صدای هلهله بود دیدم سهشعبه رو که تو دست حرمله بود وای از نبش قبرت رباب نمیدید ای کاش پیش چشمای من سرت رو کَند با دستاش منو ببخش فقط علی نشد مراقبت کنم ازت علی بالام ای وای بالام ای وای آغلارام نیزه دیننر سَنَه لای لای بالام ای وای علی لای لای شهید کرب و بلا قرار بعدی ما میون مجلس مِی کنار تشت طلا سهم من از دنیا فقط پریشونی شد لبهای کوچیکت با خیزرون خونی شد ببین کجا تو ازدحام زن یزید آورده روسری برام بالام ای وای بالام ای وای آغلارام نیزه دیننر سَنَه لای لای بالام ای وای علی لای لای