حاج سعید حدادیان

ای از زمین ری جلواتت بر آسمان

1737
5
ای از زمین ری جلواتت بر آسمان
نام تو چون ائمه‌ی اطهار، جاودان

ری یافته ز تربت پاکت خط امان
آورده سر فرود به خاک تو، آسمان
هر بامداد و شامگهان بر مشام جان

بوی بهشت آورد از تربتت، نسیم
صل علی جلالک یا سید الکریم

بوی حسین می‌وزد از خاک این مزار
یا کربلا به دامن ری گشته آشکار

خیل ملک ستاده بر این در، امیدوار
قبر تو کعبه‌ی دل خوبان روزگار
جد مطهر تو قسیم بهشت و نار

مهر تو نیز جنت و قهرت بوَد جهیم
صل علی جلالک یا سید الکریم

ای عین نور، ای به حسن نور هر دو عین
مهر تو دین و دِین تو بر کل خلق دِین

مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین
علم حدیث را ز بیان تو زیب و زین
زهدت علی و حلم حسن، غیرتت حسین

خط تو، خط نور و صراط تو مستقیم
(صل علی جلالک یا سید الکریم)2

این‌جا را به یمن شما خاندان بنا
در شهرری غریبی و با خلق آشنا

از ما همه تضرع و عجز، از تو اعتنا
زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا
با جمله‌ی مبارک انت ولیُنا

میثم چگونه وصف تو گوید؟ هو العلیم
صل علی جلالک یا سید الکریم

****

ای شیر خدا و شیر احمد
ای یار و فدایی محمد

ای عم رسول و عم حیدر
بر ختم رسل، علیِ دیگر

سر تا به قدم همه فتوت
شمشیر تو حامی نبوت

ایثار ز تو، شجاعت از تو
حکم از نبی و اطاعت از تو

روی تو به بدر نور بخشید
شمشیر تو در احد درخشید

تو قلب رسول را امیدی
سردار مبارز و شهیدی

تاریخ کند همواره اعلام
کز بدو طلوع دین اسلام

حمزه همه‌جا محمدی بود
احیاگر دین احمدی بود

ای شیر خدا، سلام بر تو
شمشیر خدا، سلام بر تو

روزی که ز جور خصم نااهل
وز بغض و عداوت ابوجهل

بردند هجوم بر محمد
زد لطمه عدو به جان احمد

از همسر خویش تا شنیدی
با خشم به هر طرف دویدی

فریاد زدی کجاست بوجهل
آن سنگ‌دل ز اهل، نااهل

از خشم رiش به کوچه بستی
پیشانیش از کمان شکستی

فریاد زدی که ای ستمگر
این مزد جفات با پیمبر

زین واقعه تلخ بود کامت
دل برد به مسجدالحرامت

دیدی که رسول حی دادار
بنشسته غریب و بی‌کس و یار

از سوز درون زدی صدایش
گل‌بوسه زدی به دست و پایش

کِ ای سید و سرورم محمد
فرزند برادرم محمد

بر خصم تو ره ز خشم بستم
پیشانیش از کمان شکستم

من حمزه‌ام ای سرم فدایت
پیوسته کنم ز تو حمایت

فرمود رسول حی داور
که ای عم گرامی پیمبر

من عفو و کرم بُود مرامم
هرگز ن به فکر انتقامم

تا نور دهی به هر دو عینم
خوشنود کن از شهادت عینم

تو کمان بر سر بوجهل ستم‌کار زدی

****

آمدم با تو بگویم که علی مظلوم‌ست
آه از بی‌کسی شوهر خونین‌جگرم

آمدم با تو بگویم که مرا بس که زدند
مرگ شد جلوه‌گرم ای جان عمو در نظرم

****

(عمو رو دست من رد طنابه)2
هزار رحمت به خرابه
داغ من از بزم شرابه

****

حسرت به دل گذشتم از دشت کربلا
آخر نشد نظاره کنم پیکر تو را

حتی اگر به علقمه می‌آمدم چه سود
چیزی نداشتم که ببندم سر تو را

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش