ای آخرین ستارهی شبهای انتظار پایان بده به دورهی دنیای انتظار در بین عاشقان تو، از ذره کمترم یک قطرهام به ساحل دریای انتظار ما دلشکستهایم که با چشم پر ز اشک غم میخوریم، گرم تماشای انتظار در روزگار هجر فقط صبر میکنیم صبر است از من و تو تقاضای انتظار ترک گناه بوده همیشه وظیفهام شرمندهام همیشه ز سیمای انتظار باید همیشه ماند به پای مسیر تو باید هماره بود پذیرای انتظار واماندهام در طلب سر این فراق کی میدهی جواب معمای انتظار آری رقیه بود که صبرش نتیجه داد از بس که ماند گرم تمنای انتظار از بس که گریه کرد پدر را خرابه برد تا که سحر شد آن شب یلدای انتظار یا صاحب الزمان...