
انبیا را یک به یک بانو زعامت می کند بر امامان حضرت زهرا امامت میکند نوری از محراب او تا آسمانها میرود تا که او در پیشگاه حق عبادت میکند ایستادن پای حق تنها نماد فاطمه است قامتش خم شد ولی باز استقامت میکند مو پریشان کرد و مسجد شد مهیّای عذاب صبر میخواهد علی، زهرا اطاعت میکند هم توّلایش به جا و هم تبرّایش به جا خوب دقّت کند چگونه او برائت میکند با زمین و با زمان میگفت هر دم اینچنین عادِ من عاداک مولانا امیرالمومنین در کویر کویر تشنگی مانند باران میشود سائلی تا میرسد او روح احسان میشود قصّههای چادرش شرح درازی داشته هرکه دیده معجزاتش را مسلمان میشود تا که میبیند امامش بی کس و تنها شده میرسد در کوچهها و مرد میدان میشود او دعا کرده برای مردم این آب و خاک او دعا کرده که ایران مهد شیران میشود عشق او مرزی میان شیعیان نگذاشته غزه تا تهران دم کلّ شهیدان میشود شکرللّه نام نهضت ساز زهرا علّت ارتباط قلبی ایران و لبنان میشود با برادرهای خود تا به شهادت راهیم باز با فریاد میگویم که حزب اللهیم نسل سلمانیم و سربازان پیکاریم ما چون که یاری خدا با ماست بسیاریم ما گفته آقایم که با لالایی دشمن نخواب وقت پیکار است پس تا صبح بیداریم ما باز هم صفین اگر شد مالک اشتر شویم دوش در دوش ولی مقداد و عمّاریم ما گرچه ساکت مانده ایم امّا به فرمان ولی میثم تمّار هستیم و سرداریم ما ما ز نسل فتح، نسل فتح خیبریم دشمنان ما بدانند اهل تکراریم ما روزهای سخت تر از این فراوان دیده ایم مرد میدان بلا در روز دشواریم ما پای این پرچم دوباره ما تعهّد میدهیم دست از دامان رهبر برنمیداریم ما ***** جای تو در تنور نبود ای غریب مادر