اب پاکی نریز رو دستم

اب پاکی نریز رو دستم

[ حسین ستوده ]
آب پاکی رو نریز رو دستم 
نذار آبروم بریزه آقا 
قسمت میدم جون رقیه 
که برات خیلی عزیزه آقا 
تو خودت شاهدی که جز تو کسی ندارم 
منو رد نکن آقا، پیش تو گیره کارم 
تو خودت شاهدی که چقدر زبون گرفتم 
روضه‌های هفتگی تو خونمون گرفتم 
از تو دل نمی‌کنم آخه تو دلیل عاشقیمی 
خیلیا میان میرن ولی تو عشق همیشگیمی
جون مادرت بگیر دست گدا رو 
*****
آب پاکی رو نریز رو دستم
نگو نوکری من ریا بود 
واسه دنیام که چیزی نخواستم 
حاجتم فقط یه کربلا بود 
تو خودت شاهدی که تو روضه گریه کردم 
دونه‌های اشکمو برا تو هدیه کردم 
تو خودت شاهدی که برات عزا گرفتم 
شفای مادرمو تو روضه‌ها گرفتم 
از تو دست نمی‌کشم آخه تو تموم زندگیمی
خیلیا میان میرن ولی تو عشق همیشگیمی
جون مادرت بگیر دست گدا رو 
*****
آب پاکی رو نریز رو دستم
که دلم می‌شکنه مثل شیشه 
بهتر از همه خودت می‌دونی 
دلی که بشکنه دل نمیشه 
تو خودت شاهدی که می‌سوزم از گناهام
میشه بگذری آقا از همه اشتباهام
تو خودت شاهدی که اونقدا بد نبودم 
من فقط عاشقی کردنو بلد نبودم 
حسین جان آقا، حسین جان آقا

نظرات