آنکه می‌گیرد به دستش زیر تابوتم علی‌ست

آنکه می‌گیرد به دستش زیر تابوتم علی‌ست

[ حاج منصور ارضی ]
آنکه می‌گیرد به دستش زیر تابوتم علی‌ست
دور آقای نجف گشتم که سرحالم هنوز

دست مولا زیر تابوت زنی را هم گرفت
گفت تو خیلی طلب داری از این عالم هنوز

خورده دستانم به بازوی کبود فاطمه
من نگفتم از غلاف اینجا به طفلانم هنوز

گرچه پنهان بوده سیلی و لگد از ما همه
جای خون دست تو مانده روی شالم هنوز

با همان دستت لباس کهنه‌ای هم دوختی
روز آخر بود گفتی فکر گودالم هنوز

جای کاسه آب من بالا سر او خنجر است
فکر عریان ماندن جسم لگدمالم هنوز

*******

گودال بود و تیر بود و نیزه و خنجر
ارباب بود و آن‌طرف هم ناله‌ی مادر

بر خاک بود و صد نفر بالای جسم او
بی‌حال بود و بی‌دفاع و خنده‌ی لشکر

نظرات