آتش گرفت خانه و ماتم شروع شد در بین خانه اشک دمادم شروع شد این روضه مِثل روضهی جانسوز کربلاست گویا دوباره ماه محرّم شروع شد آتش زده بر دلِ اطفال بیگناه این شعلهای که گر میگیره با سوز و آه میسوزه حرم جلو نگاه بچّهها برپا شده باز روضهی دشت کربلا حسین میون گودال داره هی میره از حال شده موقع غارت حرم میره اسارت (غریب امام صادق)۴ با دست بسته میکشدم بین کوچهها بیرحم منو پبرهنه مرا میبرد کجا افتاده ام به یاد غم زینب و حسین افتاده ام به یاد اسیری کربلا دنیا شده باز رو سر این نوحه خراب ای وای بمیرم دستای زینب و طناب صحرا و عطش مخدّرات و قافله ای وای زده باز پای رقیّه آبله امان گریهی طفلان امان خار مغیلان امان سیلی و صورت امان بزم و جسارت (غریب امام صادق)۴