دل شکسته شد مرثیه خوان

دل شکسته شد مرثیه خوان

[ امیر عباسی ]
دل شکسته شد مرثیه خوان
برای دخت موسی بن جعفر
تمام هست و دار و ندارم
فدای دخت موسی بن جعفر

به دیدن ِ برادرش آمد ولی نشد حاجتش روا
به خاک قم ز درد و غم در حسرتش شده جان ِ او فدا

آید از سوی طوس عطر پیراهنش
ذکر جانش شده وقت ِ جان دادنش

جانم رضا جانم رضا...

به خاک مقدمش بوسه زن شد
چو سَرو و نسترن،یاس و سُنبُل
به موقعِ ورودِ به قم شد 
تمام ِ محملش غرقه در گل

دلا بسوز دلا بسوز از داغ زینب و شام پر بلا
به یاد آن دمی که دید رأس برادرش را به نیزه‌ها

هجمه و ازدحام،طعنه‌ی خاص و عام
رأس ِ بر نیزه و،سنگ ِ بالای بام

مولا حسین مولا حسین

سایت شهید آوینی

نظرات