دل شکسته شد مرثیه خوان برای دخت موسی بن جعفر تمام هست و دار و ندارم فدای دخت موسی بن جعفر به دیدن ِ برادرش آمد ولی نشد حاجتش روا به خاک قم ز درد و غم در حسرتش شده جان ِ او فدا آید از سوی طوس عطر پیراهنش ذکر جانش شده وقت ِ جان دادنش جانم رضا جانم رضا... به خاک مقدمش بوسه زن شد چو سَرو و نسترن،یاس و سُنبُل به موقعِ ورودِ به قم شد تمام ِ محملش غرقه در گل دلا بسوز دلا بسوز از داغ زینب و شام پر بلا به یاد آن دمی که دید رأس برادرش را به نیزهها هجمه و ازدحام،طعنهی خاص و عام رأس ِ بر نیزه و،سنگ ِ بالای بام مولا حسین مولا حسین سایت شهید آوینی