اومده، جان

اومده، جان

[ عبدالله باقری ]
اومده، جان / اومده، باطن قرآن
اومده، هستی و جانان / اومده، پدر حضرت سلطان

ولادت آقامه موسی بن جعفر
ترنّم لبهامه موسی بن جعفر
داده خدا هدیه به حضرت صادق
گل پسری به نام موسی بن جعفر

دوسش دارم / قدر علی و زهرا
دوسش دارم / قدر تموم دنیا
دوسش دارم / قدر آقام امام رضا

من که تمومِ عمرم و حسینی‌ام ۲
امروز کاظمینی ام ۲

اومده، خُم / اومده، ساقی هفتم
اومده، مظهر ایمان / اومده، پدر حضرت سلطان

نام تو شهد شیرین باب‌الحوائج
دلا رو میده تسکین باب‌الحوائج
بعد علی اصغر و حضرت عباس
اسم تو شد سوّمین باب‌الحوائج

دوست دارم / تویی دوای دردا
دوست دارم / قدر تموم دنیا
دوست دارم / قَسَم به حضرت‌رضا

من که تمومِ عمرم و حسینی‌ام ۲
امروز کاظمینی ام ۲

اومده، نور / اومده، مقصد و منظور
اومده، امامِ خوبان / اومده، پدر حضرت سلطان

سلام ما محضرِ امام کاظم
کشور ماست کشورِ امام کاظم
که آسمون هر شهر و هر دهاتی
پُر شده از اخترِ امام کاظم

دوسش دارن / تموم ایرونیا
دوسش دارن / قدر تموم دنیا
دوسش دارن / داده به ما امام رضا

من که تمومِ عمرم و حسینی‌ام ۲
امروز کاظمینی ام 

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات