می‌شینم تویِ محراب

می‌شینم تویِ محراب

[ حسین ایمانی(سحراشک) ]
می‌شینم تویِ محراب
می‌خونم شعرِ مهتاب 

می‌رم میخونه و می‌گیرم از ساقی مِیِ ناب
می‌گم تا می‌زنه دل جونِ من قربونِ ارباب

حسین‌ابنِ‌علی سلطانِ عشقه /۴/

شبِ عشق و جنونه 
شبِ شمشیر و خونه 

شبِ مستی و سودایِ قشنگِ عشقمونه 
بده مژده که میلادِ حسین اربابمونه 

حسین‌ابنِ‌علی سلطانِ عشقه /۴/

امیرِ نَشعتینه 
صفایِ عالمینه
 
اونی که می‌بره ما رو به سویِ حق حسینه
خاکی که برتر از جنّاته بین‌الحرمینه

حسین‌ابنِ‌علی سلطانِ عشقه /۴/

نگاش درمونِ مشکل 
گداش سلطان و سائل

گِره زد از اَزل حق مو شو بر رشته‌یِ این دل
داده پرچمِ عشقشو خدا به ابوفاضل 

ابوفاضل  علمدارِ حسینه /۴/


sehreashk@

نظرات