بارونیه چشامون

بارونیه چشامون

[ حسین ایمانی(سحراشک) ]
بارونیه چشامون     کنارِ بسترِ تو 
جاری میشه خونِ دل از زخمایِ پرِ تو 

وای از این       پر و پهلو
وای از این     دست و بازو
وای از این      چشمِ کم‌سو
وای از این      زخمِ ابرو 

وای مادر      وای مادر /۴/

بویِ جدایی میده    نفس نفس زدنت
شکفته لاله‌یِ سرخ    به رویِ پیرهنت 

وای از این    چشمایِ تار
وای از این     در و دیوار
وای از این     ‌تنِ تب‌دار
وای از این     نوکِ مسمار 

وای مادر      وای مادر /۴/

آرزومه ببینم     شما رو با شور و شین
یه شبِ جمعه رو به رویِ ضریحِ حسین 

وای از این        بی‌قراری
وای از این       آه و زاری
وای از این        روضه آقا
شنیدم            کفن نداری 

ثاراللّه      ثاراللّه /۴/

sehreashk@

نظرات