پلکای تو عزاداره بارون غصه میباره از چشم نیمهباز تو دلگیر ندبههات میشه همنالهی نیگات میشه گلهای جانماز تو غروبا که هوای شهر نفسگیره مادر از این دنیا دل بابا دیگه سیره مادر یکی طعنه میزد دیروز که میمیره مادر خدا نیاد اون روزی که پر بگیری از پیشم یه شب دیگه بمون اینجا خودم فداییت میشم مدینه بی تو دلگیره مادر حسین بعد از تو میمیره مادر... خورشید مهربون من آتیش زدی به جون من با آه و ناله و شیوَن دستای بیرمق داری عیبی نداره حق داری شونه نزن به موی من نمیتونم ببینم که اسیر غمهایی مثل چشمات دل تنگم میگیره وقتایی که با گریه برا محسن میخونی لالایی خدا نیاد اون روزی که پر بگیری از پیشم یه شب دیگه بمون اینجا خودم فداییت میشم مدینه بی تو دلگیره مادر حسین بعد از تو میمیره مادر...