نوه‌ی شیر لافتی

نوه‌ی شیر لافتی

[ مهدی اکبری ]
نوه‌یِ شیرِ لافَتیٰ
لیلیِ لیلا، دلربا
چه بر و رویی مرحبا
عَلی‌ٌالاَکبَر

مَه‌جَبینی چون قرص ماه
یَلِ دلاور و سرسپاه
قُوّت قلب و عشق شاه
عَلی‌ٌالاَکبَر

من هرچی که دارم بشه فدای عَلی‌ٌالاَکبَر
پر می‌زنه قلبم باز به هوای عَلی‌ٌالاَکبَر
با اسم علی هر اذونی باشه قشنگه اما باز
زیباتره وقتی باشه صدای عَلی‌ٌالاَکبَر

خَلقاً و خُلقاً منطقاً شبه پیمبر، یا علی‌اکبر
بر آن قد و بالای تو الله‌اکبر، یا علی‌اکبر

علی‌اکبر، علی‌اکبر... 

*****

عالمی در حیران تو
جن و ملک قربان تو
روح علی در جان تو
عَلی‌ٌالاَکبَر

در تو پیمبر مُنجَلی
مثل حسن دریادلی
یلِ حسین ابن علی
عَلی‌ٌالاَکبَر

هرکی تو رو دیده تو معرکه یاد حیدر افتاده
وقتی که می‌جنگی پشت سرت کوهی از سر افتاده
از شیوه‌ی جنگت دوباره لشکر به یادشون اومد
با آل علی هرکسی درافتاده ورافتاده

ای حیدرِ کرب و بلا، صاحب و قاری، یا علی‌اکبر
لا سَیفَ اِلّا ذوالفَقار و لافَتیٰ اِلّا علی‌اکبر

علی‌اکبر، علی‌اکبر... 

*****

اونی که اسمش محشره
از دو عالم دل می‌بره
جونِ علیِ‌اکبره رقیه ساداته
رقیه ساداته

مَلیکه‌ی اهل وِلا
شفیعه‌ی روز جزا
دُردونه‌ی آل عبا
رقیه ساداته

خورشید دو عالم حسین و ماهش رقیه ساداته
اون‌که علی‌اکبر خیلی می‌خوادش رقیه ساداته
اون راهی که میره سمت خدا از مسیر اربابه
کشتیِ نجاتِ حسین، راهش رقیه ساداته

نظرات