نمي دونم كجا رفته دلم دربدره

نمي دونم كجا رفته دلم دربدره

[ مهدی رسولی ]
نمي‌دونم كجا رفته دلم در بدره 
كي ميدونه تو دلِ خسته‌ی من چي مي‌گذره 

امّا اينقدر ميدونم دلم اسير دلبره 
از همه عالم و آدم دل ما بي‌خبره 

همه‌ی زندگيمو وقفِ نگاهت كردم 
تا كه جون داشته باشم دور سرت مي‌گردم 

با اجازه از شما مي‌خوام بازم جار بزنم: كه بگم 
مادرمي، سايه‌ی بالا سرمي 

شفیعه‌ی محشرمی، عزیزتر از مادرمی 
*** 

توي عرشِ حق بپا شور و نوا محشريه 
شبِ مستي و جنونِ دلای مادريه 

اون شرابي كه مي‌نوشيم زِ ميِ كوثريه 
كوريه چشمِ حسودا دل ما حيدريه 

به حسين و حسنت جونم فدات، ای مادر 
مي‌زنم از ته دل بازم صدات، ای مادر 

روز محشر آرزو دارم بازم جار بزنم: كه بگم 
مادرمي، سايه‌ی بالا سرمي 

شفیعه‌ی محشرمی، عزیزتر از مادرمی 
*** 

منكه عمری به سرم شورِ غزلهای توئه 
كليدِ قفلِ دلم بسته به چشمای توئه 

روز و شبهام پره از نغمه و آوای توئه 
كربلا رفتن من گيرِ يه امضای توئه 

اگه پاييزي و خشكم وَ اگه پُر دردم 
مطمئنم نميذاري نا اميد برگردم 

دوست دارم نجف تا کربلا جار بزنم: که بگم 
مادرمي، سايه‌ی بالا سرمي 

شفیعه‌ی محشرمی، عزیزتر از مادرمی 
***

نظرات