منزل به منزل آمدی

منزل به منزل آمدی

[ روح الله بهمنی ]
منزل به منزل آمدی
ای کاروان آهسته‌تر
محمل به محمل می‌رسی 
دامن کشان آهسته‌تر

بال ملائک را ببین، در زیر پای دختران
یک باغ یاس آورده‌ام، باد خزان آهسته‌تر

ای بادها ای سنگها ای خارها آرام‌تر
دلتنگ صوت اکبرم، وقت اذان آهسته‌تر

این کربلا خیلی سر ناسازگاری میزند
گفتم رباب اما تو لالایی بخوان آهسته‌تر 

سرگرم بازی شد رقیه باز پشت خیمه‌ها
خار مغیلان را ببین آرام جان آهسته‌تر

ای کاش زینب زودتر پر می‌کشید از این سفر
تا که نگوید خون‌جگر، ای خیزران آهسته‌تر 

این روضه‌های پشت هم آخر به مقتل میرسد
حالا که داری میروی، آه ای زمان آهسته‌تر

خنجر به دست شمر بود و نیزه در دست سنان
گیسو مکش ابرو مدر، آه ای سنان آهسته‌تر

حالا که داری میبری ما را از اینجا صبر کن
یک لحظه‌ی دیگر بمان ای ساربان آهسته‌تر

نظرات