
عصمت علوی، استقامت علوی یا عقیله تو شکوه نجابت علوی خطبه میخونی و چه قیامتی میکنی میری میدون و ذوالفقار و غیرتی میکنی همون اوّل تو فکر فتح شام بودی شبیه مولا همهچی تمام بودی قبل از زینُالعابدین تا دمِ خیمه چند دقیقه شما هم امام بودی باوقاری عقیله، موندگاری عقیله خدا قوّت هوای حسین و داری عقیله افتخاری عقیله، شاهکاری عقیله آب دیدهتر از تیغ ذوالفقاری عقیله سیّده زینب ... حرفتون عمله، سرباز نگات اجلِ همه در حیرتان که اینجا شام یا جملِ میگیری عَلَم و با دست امام حسنی میری منبر که علمدار دشمن و بزنی همه دیدن یزید و که چهجور لرزید تن ملعون معاویه تو گور لرزید نه فقط که تن اهل قبور لزرید ستونای کاخش از این غرور لرزید نبض محور جنگی، صدتا لشکر جنگی بستی شال علی یعنی بستی معجر جنگی منبری که تو میری، میشه منبر جنگی برو به هدف بزن که تیر آخرِ جنگی سیّده زینب ...