(از کجای مقتلت بخونم آخ حسین جان دردت به جونم) ٢ آخه گریه نمیده امونم آخ حسین جان دردت به جونم سرت شلوغه، دور پیکرت شلوغه نگات به خیمهست، سمت خواهرت شلوغه درست سه ساعت، هی زخمت زدن به نوبت چه قتل صبری راه انداختن این جماعت روی خاکا بدنت افتاده شده پیکرت مثل سجاده برا تشییع تو ده مرکب با چهلتا نعل تازه شد آماده (وای من وای من ای حسین) ۴ (از کجای مقتلت بخونم آخ حسین جان دردت به جونم) ٢ چی بگم بند اومده زبونم آخ حسین جان دردت به جونم دم غروبه، جسمت زیر سنگ و چوبه یکی به سینه روی تل داره میکوبه نمونده چیزی، از تو غیر رد تیزی پاشو که داره میره خواهرت کنیزی حرم تو وسط آتیشه داره پیکر تو غارت میشه آخه کی فکرشو میکرد روزی خواهرت همسفر خولیشه (وای من وای من ای حسین) ۴ (از کجای مقتلت بخونم آخ حسین جان دردت به جونم) ٢ چی بگم بند اومده زبونم آخ حسین جان دردت به جونم