تو شبای دلتنگی، عکس حرم تسکینه کی این چشام از نزدیک، حرمتو میبینه باز چشمام، بارونیه، میباره برا غمت هیچ اشکی نمیشه اون، اشکای تو حرمت دل تنگه حرمتم، محتاج کرمتم تا وقت مرگم آقا، باز پای علمتم تنها در این خونه، نوکری معنا میشه این نوکری تو محشر، آب روی آتیشه تو محشر که بی کس و تنها و هراسونم هرجور هست خودمو به، اربابم میرسونم