در بساط عشق هرکس زحمتش بالاتر است

در بساط عشق هرکس زحمتش بالاتر است

[ محمدرضا میرزاخانی ]
در بساطِ عشق هرکس زحمتش بالاتر است 
پیشِ زهرا مادرت شخصیتش بالاتر است

هر که محضِ احترامت معصیت کمتر کند
روزیِ اشک میانِ هیئتش بالاتر است

احترامِ پیرها هر چند بر ما واجب است 
پیرمردِ روضه‌ی تو حُرمَتش بالاتر است

خیمۀ تو جایِ کبر و کینه و منصَب که نیست 
هر کسی خاکی‌تر آمد عزتش بالاتر است

***

ما را بقیه پس زده بودند هزار بار 
ما را حسین بود که آدم حساب کرد 

***

گریه در هیئت تفاوت می‌کند با هر کجا 
اشک دسته جمع باشد قيمتش بالاتر است

وسع ما این است اما خوب می‌دانیم ما
خیلی از اين نوکری ها ساحَتَش بالاتر است

تشنگی ،داغِ جوان، زخم زبان، هَتکِ حرم
از تمام این مسائل غربَتش بالاتر است

آب، مِهرِ مادرت بود و به رویت بسته شد 
حجم نیزه آمد و راهِ گلویت بسته شد

***

برای دلخوشی نوکران این درگاه 
دروغ روضه بخوانیم دروغ، بسم الله 

دروغ روضه بخوانیم شمر آبش داد 
سنان رسید؛ ولی با ادب جوابش داد

دروغ روضه بخوانیم دست و پا نزده 
حسین، فاطمه را تشنه لب صدا نزده 

دروغ روضه بخوانیم پیرهن دارد 
که گفته است که عریان شده؟ کفن دارد

***

لباساتو بردن که خوارت کنن
می‌خوان بعد کشتن چیکارت کنن؟

دو تا نیزه بس بود برا کشتنت 
نیازی نبود نیزه‌زارت کنن

***

دروغ روضه بخوانیم علَم نیفتاده 
نگاه شمر به سمت حرم نیفتاده

دروغ روضه بخوانیم برای نوکرها 
نرفت دست حرامی به سمت معجرها

دروغ روضه بخوانیم سری نیفتاده 
ز ناقه نیمه‌ى شب دختری نیفتاده

***

خداحافظ ای برادر زینب 
به خون غلتان در برابر زینب

خداحافظ ای حسین جانم
حسین جان ای آبروی دو عالَم

نظرات