داره میکشونه سمت تو منو شوقاً لِاَبی میشنوم صدای بابام حسن و شوقاً لِاَبی فاطمه سینه زن و کرب و بلا گریه کن روضه داره میرسه به اَلشمر و جالسٌ بمیرم که مادر افتادی دیدم من هرچی قد بلند میکردم نرسیدم دراومد از اون موقع موهای سفیدم حلالم کن زهرا حیدر نیومد میزدنت کاری ز دستم برنیومد