خودت فکر چاره کردی و رفتی

خودت فکر چاره کردی و رفتی

[ حنیف طاهری ]
خودت فکر چاره کردی و رفتی
به میدون اشاره کردی و رفتی
هم‌صدای گریه‌ها رجز خوندی
قنداقه رو پاره کردی و رفتی

موندی تا حسین غریب نباشه 
(رفتی تا که لشکرش نپاشه)۲

رو دست بابا به آرزوت رسیدی 
با خنده رفتی و به عموت رسیدی 
تو که دیدی حسین دیگه سپر نداره
تو با گلوت رسیدی 

تو هَل مِن معین شنیدی و رفتی
کبوترانه پریدی و رفتی 
مادرت برات چه آرزوها داشت
یه سالگیتو ندیدی و رفتی  

موندی تا حسین غریب نمونه
(رفتی تا نَمونه هیچ بهونه)۲

بمیرم بابات نداره راه چاره
نمی‌تونه تو خیمه‌ها پا بذاره
آخه چی باید بگه به مادرت از
گلوی پاره پاره 

رو دست بابا به آرزوت رسیدی 
با خنده رفتی و به عموت رسیدی 
تو که دیدی حسین دیگه سپر نداره

نظرات