حنجر اصغر

حنجر اصغر

[ محمدحسین حدادیان ]
وقتی آسمون به رنگ خون شد
اربابم تو کربلا هیرون شد

دیگه بعد کشتن شیر خواره
کار کشتن حسین آسون شد

تسلیت گفت خدا، به غریب کربلا
این یعنی مصیبتا اعظمها

یه قدم می‌ره به سمت لشگر و
یه قدم می‌آد به سمت خیمه ها

فدای اشک چشای معصومت
در آوردم تیر و از تو حلقومت

می‌خونه نوحه مادر مظلومت
وای وای وای وای

به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد

داغ کربلا نمی‌شه تکرار
میگن که بعد خروج مختار

از سنگ دل ترینشون پرسیده
شد آیا دلت بسوزه یک بار؟

تو صدای هلهله، بعد تیر حرمله
مادرش فاطمه رو صدا می‌زد

تا می اومد بره سمت خیمه ها
دوباره شیر خواره دست و پا می‌زد

شده حال مادرت تماشایی
رو نیزه داری چه قد و بالایی

می‌خونه نوحه به جای لالایی

دعا کردن اهل خیمه با زینب
نره قنداقه زیر سم مرکب

زبون می‌گیرن کنار هم امشب
وای وای وای وای 

به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد

نظرات